دستانت را به من بده تا بازگردیم...

ساخت وبلاگ

دستانت را به من بده

تا باز گردیم به دوران کودکیمان

آن زمان که برای دوست داشتن آدمها

هیچ‌قانونی نوشته نبود

آن زمانی که تمام دنیایمان خلاصه بود

در دستان پرمهر و شیرین پدربزرگ

وسجاده ی پاک پر از عطر یاس و مریم مادربزرگ

همان روزهایی که تنهایی را همبازی

دل کودکانه مان  نمیکردیم...

آن روزها که بوسه هایمان از رنگ هوس نبود

 و دل با چشم براهی پر میکشید

بیا برگردیم سر همان کوچه

بیا تا باز وقت آمدنت  بال و پری در بیاورم

از شوق دیدارت....

بیا برگردیم به روزهای خوب بودن

همان روزهایی که دوست داشتن را در

صفحه های بی جان مجازی با نسخه های

کپی شده دلدادگی نمیکردیم

دستانت را به من بده تا بازگردیم

به روزهای خوب کودکیمان

روزهایی که هنوز خیانت کردن را

یادمان نداده بودند

 بگذار تمام کلاغان این شهر

هر چه میخواهند قارقار کنند

مافقط یک رسیدن به هم بدهکاریم...

کوچه های باران خورده ...
ما را در سایت کوچه های باران خورده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sobhbabarana بازدید : 219 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 10:57