دوباره آمدم
من یک کبوتر غریب
باز هم هوای تو...
کنار گنبدت
یک غروب دلنشیندوباره گنبد وحرم
چشمهای منتظر
دوباره دل ؛ هوای تو
دور گنبدت ...
دوباره یاقوت
اشک چشم های من
دوبارهچشمهای من
پر از کاشی و ماه
و ستاره شد
دوباره ذهن من کنار حوض
کنار تو پر از مهربانی
باز هم ساده شد...
دوباره بال های فرشتگان
در هوایمان ...
باز هم آسمان پر از
عطر خوب یاس و مریم
باز نوبت عاشقانه های
دوباره شد...
نگاه کن به من
چه دلبرانه ؛
عاشقانه دور گنبدت
جان من تازه شد ...
خدایا بیا اصلا قول و قرارهامون رو برهم بزنیم
تو ؛ دست بردار
من هم دست برمیدارم
تو از ساختن انسان
ومن از سوختن در پایش...
////
این شبهای خوب دعا وقتی در قنوت اشکهایت پاکت خدا را دیدی ؛ با صداقت کلامت دعایم کن که سخت محتاج دعایم ...
تا پایان سوگواری شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع ) در خدمت دوستان گرانقدر نیستم.
کوچه های باران خورده ...
ما را در سایت کوچه های باران خورده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sobhbabarana بازدید : 256 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 22:37