کوچه های باران خورده

متن مرتبط با «تورا» در سایت کوچه های باران خورده نوشته شده است

تورا دوست دارم ...

  • - تورا دوست دارم- در آسمان... درزمین... در باران... در آفتاب... می خواهم هرروز تودر انتهای خیابانینشسته باشیومن عبور کنم...سلام کنم... لبخند تو را در بارانمی خواهم و زیر آفتاب...‌ میخواهم تورادوست داشته باشم...هرشعری که از تونوشته امبه جوی آبی...به رودخانه ی خروشانیبسپارم میخواهم یک بار دیگرمتولد شومدنیا را ببینم...رنگها را نشناسممزه تلخی ها را ندانماصلا بگذار خودم راهمبه یاد نیاورم... صبحی برخیزم,تورا,دوست,دارم ...ادامه مطلب

  • مرا یاد ؛ تورا فرموش ...

  • آن روزها در سکوت جنگل ابری در گل خیالم مرهمی بودم برای زخمهای تیشه و تبر... آن روزهای که برای سد نگاه آشفته ات پلی زدم به آسمان شبهای روشن برای ریختن سبد سبد ستاره از چشمانت... مانده بودم... ماندم با احساسی ترک خورده از بیشه زار جان و جان ... و عشق - قراری شد بین خدا و شیطان - آن روزها که بودی مرغ دلم را در سراب ته نشین کردم و این روزها گل خیالم پرپر میشود در شوره زار نبودن تو ... یادم بخیر تور,تورا,فرموش ...ادامه مطلب

  • تورا گم کرده ام...

  • نیمه ام را گم کرده اممیان بوسه های باران بر غنچه های نوشکفته میان پچ پچ دو عاشقنشسته در گوشه ی پارک میان غروبهای دلتنگی نبودنت در عصرهای کشدار خرداد   میان صدای موذن مسجد هرصبح از مناره های  تکبیر رو به سجده ی خدا...   نیمه ام را کم گرده ام میان پچ رهگذران و حرفهای خاله زنک این مردمان با طعنه بر موه, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها