شب _ پاییز _ باران پاییز است و دستانت بر قاب پنجره ی شبم تاب میخوردباران...شروع به باریدن گرفتعطر خوب خاک نم کرده بلند شد-من عطر تنت را خوب می شناسم –سالهاست باران تو رادر من می نویسدبا هرقطره اش تو مرا صدا میزنیتو همیشه غربت را با صدای باران گریه میکنی ... نويسنده :حمید عسکری اطاقوری تاريخ: یازدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت: 23:27 بخوانید, ...ادامه مطلب
پاییز و این باد لعنتی و بوی تو.... پائیز است و عطر توچون پروانه ای بر بالهای باد می رقصد...حسود میشوم و خودم را بغل میکنمببخشید دستانم؛-سالهاست که یک معذرت بدهکارتان مانده ام-!!!پ.نپائیز آمده چرا لحظه ای کنارم نمی نشبنی!!! نويسنده :حمید عسکری اطاقوری تاريخ: دوازدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت: 9:0 بخوانید, ...ادامه مطلب
کسی مقصر نیست تقصیر دل ماست...پاییز که میاد جوری به جون خودمون می افتیم که بدرد هیچ فصلی دیگه نمی خوریم....پائیز باز رسید بی معطلیو این ما بودیم که سالهاست معطل مانده ایم به حرفی به نگاهی از سر مهر... نويسنده :حمید عسکری اطاقوری تاريخ: سی و یکم شهریور ۱۴۰۲ ساعت: 19:59 بخوانید, ...ادامه مطلب
این پاییز باران نمیخواهد... این پائیزنه شعر میخواهدنه باران میخواهدنه آ...این پائیز کمی شعور میخواهدکمی جان...تا پاییزهای نیامده راعاشقانه در باد و باران عاشقانه تر زندگی کنیم... نويسنده :حمید عسکری اطاقوری تاريخ: سوم آبان ۱۴۰۱ ساعت: 9:6 بخوانید, ...ادامه مطلب
تکیه بر باد دیگر برایت از باد خواهم گفت از آخرین ویرانه هایی که در تنم فرو می ریزد پاییزی که تو نیستی پاییز آمده و تو نیستی و این باد لعنتی که دارد مرا ذره ذره با خودش می برد ...برچسبها: پاییز, ن, ...ادامه مطلب
پاییز آمده و من به روزهای بدون تو خرده خواهم گرفت به هر یادی که مرا از چین دامنت دور و دورتر کند...!! پاییز وجاده پاییزی و رویایی لونک به دیلمان //// این پاییز خدا خدا میکنم که صدایم دوباره بگیرد نگران نباش با توحرف خواهم زد ... از روزهای نبودن کسی برایت درد دل خواهم کرد از روزهای سرد تنهایی او ... برایت ساعتها از او حرف خواهم زد وتو بی گمان پای حرفهای من خواهی نشست میدانم ... میدانم تو ب,پاییز ...ادامه مطلب
دیشب بارون ارومد از اون بارونای خوب پاییزی سرم تکیه دادم روی شونه های پنجره ای که سالهاست سنگینی درد رو داره تحمل میکنه ... گویی آسمان گریه میکرد ضجه هاشو میشد از پشت شیشه ها شنید وقتی قطره هاش با لجاجت خودشون رو به شیشه می کوبیدند!! نگاهی به پنجره ها همسایه ها کردم راستی چرا مردم همه پنجره ها رو رو زیبایی خدا بسته بودند؟! چرا دیگه صدای شادی هلهله بچه ها نمی اومد ؟! چرا دیگه دستهای گره زد,بیایم,پاییز,فریاد ...ادامه مطلب
نگران این روزهایم نباش نازنین ... حال من آری حال من دیگر خوب است... باور کن حال من خوب است باد می آید و می رود باران می بارد... درختان رقص دلدادگی را برای پاییز رویایی شروع کرده اند باورکن ... باورکن حال من خوب است باور کن! مثل همین شبهای دم گرفته تابستان ... که روزهای بی رمق را در خود میکشد و هر روز صبحی زیبا می آفریند ... باور کن حال من خوب است ... پاییز دارد می آید ... آااخ چقدر کار دارم ,پاییز ...ادامه مطلب
پاییز... دارد می رسد - جان من - فصل عشق بازی ... بیا انار دانه کنیم پاییز چون خوابی بلند آرام آرام خواهد رسید و من تب خواهم کرد و دوباره زاده خواهم شد پاییز در راه است جان من چرا لحظه ای کنارم نمی نشینی !!! نوشته شده در سوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:42 توسط حمید عسکری اطاقوری| |,پاییز ...ادامه مطلب