کوچه های باران خورده

متن مرتبط با «حسرت» در سایت کوچه های باران خورده نوشته شده است

از تو آهی مانده در حسرت دیدارت

  • از تو آهی مانده در حسرت دیدارت _زنگاهی_ از تو اسیر عشق شدم_نگاهی _ که مرا آواره روزگار کرد_ گاهی _ گاه گاه سراغی از من گرفتی_آهی _ مانده از آن همه سوز عشق...پ.نبا تو در پیچ و خم این جاده ها خواهم مردشک نکن؛من جای تو ؛جای من...جای دو نفر خواهم مرد .... نويسنده :حمید عسکری اطاقوری تاريخ: بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۲ ساعت: 9:13 بخوانید, ...ادامه مطلب

  • گفتی که زمستانی از جنس خزانی ، در حسرت دیدار تو بهارم به جهانی

  • غربت نشین عبور آسمانی بی ستاره ام بعضی شکفته در نفس ابرهای پاره پاره ام من مانده ام و تمام  این غزلهای یخ زده من مانده ام و سکون پریشان بی چاره ام روی نگاه تو ؛ گویی مرده است ( حمید ) شب مانده است در گودی سیاه چاله ام باز میگذری همچون شهاب از چشم من آهسته تر دل بکن ازاین حرفهای  دوباره ام تنهاتر از پرنده بی تاب من که نبوده ای ؟! ببین دردفتر سپیدم هنوز پر از استعاره ام خاموش و خسته گذشته ای از کنار من کم نکن نگاهت را هنوز -من-یک ستاره ام   از آن همه مهربانی دیگر خبری نیست میان دلها !! خشکیده سرچشمه گویا دیگر آلوده نمیشود هیچ خوابی با رویا ... نوشته شده در بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 10:6 توسط ح,گفتی,زمستانی,جنس,خزانی,حسرت,دیدار,بهارم,جهانی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها